به دنیای بافدنیوم خوش آمدید!
۰
هدیه از بافدنیوم

شرکت هیولاهاو گرداننده های آن ها

 

با وجود ظاهر و شغلشان، ترساننده‌های طبقه ترس در شرکت هیولاها (Monsters Incorporated) شرورهای فیلم نیستند. در شهر مونستروپولیس، وظیفه این گروه از هیولاهای بسیار ماهر است که چراغ‌ها را روشن نگه دارند و برق خانه‌ها را تأمین کنند. یکی از موفق‌ترین و شناخته‌شده‌ترین ترساننده‌ها، جیمز پی. سالیوان، با دشمن شرکتی خود، رندال بوگس، برای کسب عنوان برترین ترساننده رقابت می‌کند و بارها و بارها با موفقیت برنده می‌شود. به نظر نمی‌رسد که دیگر ترساننده‌ها از این موضوع تهدید شوند، بلکه در واقع نسبت به دستاوردهای سالی هیجان نشان می‌دهند. برای اینکه دیگر ترساننده‌های شرکت هیولاها نیز در کانون توجه قرار گیرند، بیایید نگاهی به چند نفر از آن‌ها و برخی از تقدیم‌های ویژه پشت نام‌هایشان بیندازیم.

 

 

پیت، که در محل کار با نام "چنگال‌ها" شناخته می‌شود، یکی از ترساننده‌هایی است که در طول فیلم چند بار او را می‌بینیم. با وجود ظاهر خشن او با چنگال‌های بلند و دندان‌های تیز، چنگال‌ها در واقع بسیار حساس است و از کودکان وحشت دارد. او دیده می‌شود که از اتاقی فرار می‌کند و پس از اینکه کودکی تقریباً به او دست می‌زند، توسط دستیارش دلداری داده می‌شود. همچنین در پایان فیلم، وقتی مایک و سالی نمایش "اون چیز رو برگردون به جایی که ازش اومده، وگرنه خدا به دادم برسه" را اجرا می‌کنند، او اشک می‌ریزد. احتمالاً به دلیل احساساتش، پیت در جدول رده‌بندی ترساننده‌ها در رتبه دوازدهم از سیزده نفر قرار دارد.

 

 

گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد که نام خانوادگی پیت از جی وارد، تهیه‌کننده معروف فیلم آمریکایی، گرفته شده است، اما این هرگز تأیید نشده است. جی وارد فعالیت خود در زمینه انیمیشن را در سال ۱۹۴۹ آغاز کرد و اولین مجموعه کارتونی برای تلویزیون را خلق کرد. او با کارتون "خرگوش صلیبی" (Crusader Rabbit) شروع کرد و سپس به تولید آثاری مانند "تاریخ غیرممکن پیبادی"، "نمایش بولوینکل"، "هاپیتی هوپر"، "جورج جنگلی" و بسیاری کارتون‌های دیگر ادامه داد. بسیار مناسب به نظر می‌رسد که نام این ترساننده برجسته به این غول خلاق در صنعت انیمیشن تقدیم شده باشد. صدای پیت توسط جو رنفت، فیلمنامه‌نویس و انیماتور محبوب پیکسار، ارائه شده است.

 

 

 

جو "جی‌جی" رنفت

برخلاف بسیاری از ترساننده‌های دیگر در این لیست، نام جو رنفت مستقیماً به افتخار جو رنفت فقید و برجسته از پیکسار انتخاب شده است. اگرچه آن‌ها نامی مشترک دارند، اما از نظر ظاهری بسیار متفاوت هستند، زیرا هیولای جو رنفت سه چشم دارد، دهانی ندارد و به اندازه تد پاولی بزرگ است.

جو رنفت یکی از اعضای کلیدی گروه اولیه پیکسار بود زمانی که توسعه "داستان اسباب‌بازی" آغاز شد. پیش از این فرصت، دیزنی جو را استخدام کرده بود و او در بسیاری از فیلم‌های انیمیشنی معروف دیزنی مانند "دیو و دلبر"، "الیور و شرکا"، "چه کسی برای راجر ربیت پاپوش دوخت"، "کابوس پیش از کریسمس"، "شیرشاه"، "فانتازیا ۲۰۰۰" و غیره کار کرد. او در نهایت به پیکسار منتقل شد وقتی که پیکسار شروع به ورود به دنیای انیمیشن کامپیوتری کرد و صحنه‌هایی برای "داستان اسباب‌بازی" مانند اتاق سید و کاراکترهای سربازان سبز ارتش را توسعه داد. او همچنین نویسنده مشترک "زندگی یک حشره" بود و در آن فیلم نقش صداپیشگی هایملیش را بر عهده گرفت. او صدای لنی (دوربین دوچشمی) در "داستان اسباب‌بازی"، ویزی در "داستان اسباب‌بازی ۲" و سپس ژاک، میگوی فرانسوی در "در جستجوی نمو" را نیز ارائه داد.

 

آخرین فیلم پیکساری که رنفت روی آن کار کرد، "ماشین‌ها" بود، جایی که نقش بزرگی در خلق کاراکتر ماتر داشت و همچنین به عنوان کارگردان مشترک فیلم فعالیت کرد. صدای او در نقش جری باتری‌های بازیافتی، کامیونی که مک‌کوئین به اشتباه به جای مک تصور می‌کند، شنیده می‌شود. متأسفانه، رنفت هرگز نتوانست محصول نهایی "ماشین‌ها" و موفقیت آن را ببیند، زیرا در یک تصادف وحشتناک رانندگی جان باخت، زمانی که دوستش که پشت فرمان بود کنترل خودرو را از دست داد و از صخره‌ای به داخل اقیانوس سقوط کرد. فیلم "ماشین‌ها" به جو تقدیم شد به خاطر تأثیرش بر رشد پیکسار. فیلم "عروس مرده" تیم برتون نیز به او تقدیم شد، زیرا او در تولید آن فیلم نیز نقش داشت. زمانی که جو هنوز در میان ما بود، توانست شاهد جاودانه شدن نامش در قالب جو "جی‌جی" رنفت در دنیای پیکسار باشد.

 

 

 

نیک "لنکی" اشمیت

نیک را می‌توان هم در فیلم شرکت هیولاها و هم در پیش‌درآمد آن، دانشگاه هیولاها، مشاهده کرد. او به‌راحتی قابل تشخیص است، زیرا دست‌ها و پاهای بلند و لاغرش او را به هیولایی کاملاً برجسته تبدیل کرده است. چشمان بزرگ و دندان‌های تیزی که از دهانش بیرون زده‌اند، او را به کاندیدای خوبی برای یک هیولای ترسناک تبدیل می‌کنند، اما با این حال او در جدول رده‌بندی ترساننده‌ها در رتبه دهم از سیزده نفر قرار دارد. صداپیشگی او توسط باب برگن انجام شده است، صداپیشه‌ای که بیشتر به خاطر نقش‌هایش به‌عنوان پورکی پیگ، توئیتی برد و چندین نقش اضافی در فیلم‌های دیزنی مانند هرکول، مولان ، تارزان  و شیرشاه  شناخته شده است.

نیک اشمیت به افتخار اندرو ال. اشمیت، کارگردان، نویسنده و انیماتوری که ارتباط نزدیکی با پیکسار دارد، خلق شده است. او در تیم انیمیشن اولیه برای داستان اسباب‌بازی (۱۹۹۵) حضور داشت و به کار روی دیگر فیلم‌های تحسین‌شده مانند در جستجوی نمو، راتاتویی، شگفت‌انگیزان، بالا، داستان اسباب‌بازی ۳ و چندین فیلم کوتاه ادامه داد. او همچنین از آن زمان روی جاذبه گردشگری با تم راتاتویی در دیزنی‌لند پاریس کار کرده است.

 

 

هارلی گرسون

دوست بزرگ نارنجی ما، هارلی، در فیلم اول چند بار در پس‌زمینه دیده می‌شود، به‌ویژه در طبقه ترس و در رستوران هری‌هاوزن. هارلی بدون دست، تماماً پا و دندان است، اما حتی این ویژگی‌ها هم برای قرار گرفتن در صدر جدول رده‌بندی ترساننده‌ها کافی نیست. هارلی در آخرین رتبه جدول رده‌بندی ترساننده‌ها قرار دارد.

نام خانوادگی هارلی، گرسون، اشاره‌ای به دانیل گرسون، نویسنده مشترک هر دو فیلم شرکت هیولاها و دانشگاه هیولاها است. دانیل زندگی‌ای پر از هنر داشت، در تئاتر موزیکال شرکت می‌کرد و در نهایت مدرک انگلیسی خود را گرفت که به حرفه بعدی‌اش در نویسندگی فیلم کمک کرد. او ابتدا با اندرو استنتون در شرکت هیولاها و دانشگاه هیولاها همکاری کرد و در آنجا با رابرت ال. برد آشنا شد. رابرت و دانیل بعداً با هم فیلم شش قهرمان بزرگ را نوشتند. مشارکت دانیل در مجموعه هیولاها تنها به نویسندگی محدود نشد، بلکه او صداپیشگی هر دو کاراکتر نیدلمن و اسمیتی را نیز بر عهده داشت. گرسون در تاریخ ۶ فوریه ۲۰۱۶ به دلیل مبارزه با سرطان مغز درگذشت.

 

تد پاولی

در جایگاه دهم جدول رده‌بندی، تد پاولی با چشمان متعددش قرار دارد. با جثه بزرگ، ظاهر بنفش تیره و خارهای روی شانه‌هایش، پاولی هیولایی ترسناک به نظر می‌رسد، البته تا زمانی که یکی از کره‌های چشمش کنده شده و غلت بزند. اگرچه او یکی از کاراکترهای پس‌زمینه است، اما در این فیلم نقش مهمی دارد، زیرا کره‌های چشم او به‌عنوان یک ایستر اگ (Easter Egg) در داستان اسباب‌بازی ۲ استفاده شد تا نشان دهد فیلم جدیدی در راه است.

نام تد اشاره‌ای به باب پاولی، طراح تولید برجسته در پیکسار، است. باب از زمان شروع ساخت داستان اسباب‌بازی با این شرکت بود و به‌عنوان طراح اصلی باز لایت‌یر فعالیت کرد. او همچنین در ساخت زندگی یک حشره و البته شرکت هیولاها نقش داشت. او در سال ۲۰۰۶ برای ساخت ماشین‌ها به پیکسار بازگشت و در پروژه‌های داستان اسباب‌بازی ۳، داستان اسباب‌بازی ترور، درون و بیرون، ماشین‌ها ۳ و داستان اسباب‌بازی ۴ ادامه داد.

 

جاش "نودلز" ریورا

لقب جاش ریورا، "نودلز"، توصیف بسیار خوبی از ویژگی‌های ظاهری اوست. بدن بلند و صاف او همراه با شش بازوی مواج، او را در جایگاه پنجم جدول رده‌بندی ترساننده‌ها قرار داده است. ریورا در فیلم نقش گفتاری ندارد، اما لحظه کوتاهی دارد که در آن زبانش را تکان می‌دهد، که این کار توسط لی آنکریچ، کارگردان پیکسار، انجام شده است. همچنین در پایان فیلم، در صحنه‌های طبقه خنده (Laugh Floor)، او دیده می‌شود که با استفاده از بازوهایش توپ‌ها را به‌صورت ژانگولری پرتاب می‌کند.

نام جاش ریورا به افتخار جوناس ریورا، تهیه‌کننده متعهد استودیوی پیکسار، انتخاب شده است. جوناس، مانند باب پاولی، کار خود را در سال ۱۹۹۴ به‌عنوان دستیار تولید در زمان توسعه داستان اسباب‌بازی آغاز کرد و پس از آن در هر فیلم پیکسار مشارکت داشت تا اینکه در سال ۲۰۰۹ تهیه‌کننده فیلم بالا شد. او نه‌تنها در بخش تولید، بلکه در بخش‌های دیگر مانند دپارتمان هنری و بازاریابی نیز فعالیت کرد. او به‌ویژه برای کارهای تولیدی‌اش در فیلم‌های بالا و درون و بیرون مورد تقدیر و دریافت جوایز قرار گرفته است.

 

 

هری "باد" لاکی

هری "باد" لاکی هیولایی با ظاهری کمی غیرمتعارف است، زیرا تنها هیولایی است که سری با خز بلند شبیه پوم‌پوم دارد. رنگ‌های او شبیه به سالی است، با خز بنفش و بازوهای آبی. به نظر نمی‌رسد که او چشم یا دهانی داشته باشد، اما طبیعت لغزنده و مارمانندش برای ترساندن کودکان کافی است. او در جدول رده‌بندی ترساننده‌ها در جایگاه چهارم قرار دارد.

رالف گوگنهایم، یکی از تهیه‌کنندگان داستان اسباب‌بازی، زمانی گفت که در جستجوی نام مناسب برای کودک فیلم، آن‌ها نام فرزندان کارکنان پیکسار را بررسی کردند تا ایده بگیرند. در نهایت تصمیم گرفتند به باد لاکی، پنجمین کارمند پیکسار، ادای احترام کنند. باد در سال ۱۹۹۰ به پیکسار پیوست و اولین پروژه‌اش طراحی کاراکتر وودی در داستان اسباب‌بازی بود. او سپس روی پروژه‌هایی مانند زندگی یک حشره، داستان اسباب‌بازی ۲، در جستجوی نمو، راتاتویی و غیره کار کرد. در سال‌های بعد، او حتی صدای خود را برای کاراکترهایی در فیلم‌هایی مانند شگفت‌انگیزان و داستان اسباب‌بازی ۳ ارائه داد. اندی دیویس، به نام پسرش، اندی لاکی، نام‌گذاری شده است. به‌عنوان ادای احترام مداوم به باد و تمام تعهد و خلاقیتی که به استودیو آورد، هری "باد" لاکی نیز به نام او نام‌گذاری شد.

 

باب "دندان مصنوعی" پترسون

حتی هیولاها هم باید بهداشت دندان را رعایت کنند، درست است؟ این هیولای آبی با خارهای روی پشتش هر روز برای کار دندان‌های مصنوعی بزرگی در دهانش قرار می‌دهد تا فریادهایی از کودکان جمع‌آوری کند. این عادت وقتی شرکت هیولاها به مکانی برای خنداندن کودکان تبدیل می‌شود تغییر نمی‌کند، زیرا او تصمیم می‌گیرد به جای آن از دندان‌های مصنوعی لرزان استفاده کند که باعث می‌شود بالا و پایین بپرد. دندان مصنوعی در جدول رده‌بندی ترساننده‌ها در جایگاه ششم قرار دارد.

باب پترسون همچنین نام یک انیماتور، نویسنده و صداپیشه برجسته است. باب ابتدا کار خود را با پیکسار به‌عنوان انیماتور در داستان اسباب‌بازی آغاز کرد، سپس به‌عنوان هنرمند داستان و ناظر داستان در زندگی یک حشره، داستان اسباب‌بازی ۲و شرکت هیولاها فعالیت کرد. او بعداً نقش نویسنده اصلی و کارگردان مشترک را در انیمیشن بالا  بر عهده گرفت. او همچنین طی سال‌ها صدای بسیاری از کاراکترهای محبوب را ارائه داده است، از جمله راز در شرکت هیولاها، آقای ری و پلیکان در انیمیشن در جستجوی نمو، داگ و آلفا در بالا ، و چیک هیکس و دکتر دمیج در ماشین‌ها ۳.

 

 

سبد خرید

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش